اگرچه فرسنگها دورم
از آن نیزارهای سرخ خون
آن تالابهای عشق وجنون
بهرباد ونسیم میشنوم
نغمه های حزین
آنجا که درد میروید
از خاک
از هر بوته وخار وگون
ایدل خونین من
نمیدانم بکدامین امید
ترا هنوز شوق طبیدن
شاید طلوعی دیگر آغاز رهایی ست
اگرچه برکوس یاس ونومیدی هنوز زو میکشند
اما خورشید را
جز برآمدن و روشنایی هیچ گریزی نیست
گر بسالیان نهرهای سرخ خون
بهر گوشه ازین مرز وبوم جاریست.
ماه: دسامبر 2020
خروش رنجبران
عرشیان چرا چشم و گوشتان کر وکوراست چنان
کجا شد آن همه لاف وگزاف
زمهر ولطف خدایان
چشمه های آب حیات خشکیده از زمین وزمان
این خون محرومان است که میجوشد کران تا کران
بنام دین وایمان سفره ها خالی از آب ونان
لعن ونفرین خلقها براین فریب و فریبکاران
سینه ها پر از درد وهرمان
تاچند ظلم وستم اهریمنان
یکی از عصای جادوی موسی میگفت
آن دگر از شق القمر و معجزه خدای آسمان میگفت
بنگر کنون چگونه بنام آنان ظلم میروید بهر ایمان
وای برحالتان آندم که خلق بخروشد
خونهای پاک شهیدان چون سیل بجوشد
دیر نیست بانگ شور آزادی از سینه رنجبران
تا خورشید آزادی بدرخشد بر این ملک ویران.
س.آ
هرگز از پا نمی نشینیم
یاد یاران در دلم
چه شوری میکارد بجان
چون کبوتران پرگشودن
سوی آسمان
خاطرها زنده اند بهر زمان
گاه در خواب وبیداری
گاه در وقت هوشیاری
بگوش دل میشنوم بانگ رسایشان
چه دلتنگ وبیقرار دیدارم
آنان که در راه رهایی
در راه وطن جامه حق پوشیدن
گر بی غسل وکفن
در غربت وتنهایی
شهد شیرین شهادت نوشیدن
خانه ظلم و ستم گر بپاست
از غفلت وخاموشی ماست
راه باز است هنوز
گر مرد میدان حادثه هایی
تا چند اسیر خود کم بینی هابی
زندگی زیباست
لیک مرگ در راه آزادی زیباتر از زیبای هاست.