باغ ستاره ها

تو کز جاده مهتاب به خورشید رسیدی
درباغ ستاره ها چو آهو بهر سوی دویدی
چرا ازکوچه نگاهم یاد زخاطره ها نکردی
چرا آرزوها نشکفته دردل خاک کردی
خورشید وماه خاطره ها از یاد تو دارند
گر ماه رخ درپرده شب دارد
ستاره ها سوز فراق تو دارند
تو خود ستاره وماهی
همچون افسانه ها خورشید دلهایی
افسوس این شمع به گوشه چشمی هرگز ندیدی
افسوس…دانی ؟
با دل شیدای من چه کردی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *