دریا باور ماست

بیا تا باپاهای برهنه
برساحل دریا گام برداریم
بیا تا روزهای رفته را
بر نقش یادها نشانیم
آن گرم مرداد
سرشار آرزوها ورویاهای شاد
شوق آواز وشور فریاد
چه آرام وسبکبال
با باورها مهر بردل می کاشتیم
یاد است برای پریدن
با بالهای آراسته
تا کهکشان خیال فسانه ها بافتیم
باکدامین ستاره
سوختن وخاکستر شدن را یقین پنداشتیم
گر ساحل همان است وغروب آفتاب زیبا
دختر آذر سرد وساکت نظاره گر ماست
بسوز سرمایش گونه ها سرخ است
چه خیالی
وقتی دستانت در دستانم
خزان یا بهاران
جای پاها میداند هنوز عاشق ترینیم
با کوله باری از خاطرات سالیان عمر
درآغوش هم با دریا عهد و پیمان می بندیم
تاعشقمان جاودان رویای مواج دریا باشد.

س.آ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *